من و زندگی در ایتالیا

حرفهای دوستانه

من و زندگی در ایتالیا

حرفهای دوستانه

تحول کاری

از اخرین باری که نوشتم خیلی گذشته . خیلی چیزها هست برای ثبت کردن در دفتر خاطراتم ولی واقعا نمی دونم چطور بنویسم 

تنها بگم یکی از وقایع مهم زندگی مون اوضاع کاریمون بود که خدارو شکر خوب پیش میره و از این بابت خیلی خوشحالیم .از جایی که می دونم باید تو هر کاری همیشه تغییر و تحول رو به پیشرفت اتفاق بیاقته و گرنه همون کار خوب .خسته کننده و یکنواخت میشه اینروزها خیلی دارم به پیدا کردن راههایی برای گسترش  بیشتر کارمون فکر می کنم .

تجربه این چند وقت بهم نشون داده هر وقت در حین کار احساس کردم راندمان مون پایین اومده .فکر ها و برنامه هام برای خروج از رکود جوابگو بودن و این اطمینان قلبی خیلی بزرگی و بهم میده 

شغل خانگی

مدتیه دارم به راه اندازی یه کسب و کار اینترنتی فکر می کنم . خیلی دلم می خواد تو این زمینه فعالیت کنم ولی راستش هنوز نمی دونم چطوری باید شروع کنم . خیلی دوست دارم با کسی که در این زمینه تجربه ای داره صحبت کنم و ازش راهنمایی بخوام . خیلی به راحل هایی که بعضی تو دنیای مجازی پیشنهاد میدن اعتقاد و اطمینان ندارم . راستش می دونم که ادمهای سودجو تو این زمینه کم نیستن و خیلی ها از نااگاهی دیگران در این زمینه سو استفاده می کنن . با این حال باید کمی بیشتر مطالعه کنم و سرچ کنم شاید بشه همین جا هم راه حلی پیدا کرد . خوشحال میش م اگه کسی بیاد و نظرات خودش و اینجا بیان کنه .

دوران نوجوانی فرزند من

حالا با تمام این مسائل و مشکلات زندگی روزمره  ، ورود دخترم به دوران نوجوانی فصل جدیدی از زندگی رو برای من و خانواده  اغاز کرده . 

اصلا دوست ندارم مثل یه مادر منفعل بشینم و بزارم هر کاری که می خواد انجام بده و فقط نصیحتش کنم و اونم از این گوش بشنوه و از گوش دیگه بندازه بیرون .

 حالا باید علاوه بر زمینه های مطالعات قبلیم باید با روانشناسی کودک و نوجوان هم بیشتر و بیشتر اشنا بشم  . خوبه به سایت ها و منابع فارسی در حد وفور تو اینترنت دسترسی دارم و می تونم تو گروههای مختلف عضو شوم و نظراتم و در این خصوص با بقیه به اشتراک هم بزارم . 

هر چند اینجا الان بزرگترین مشکلم حرف زدن به زبان ایتالیاییه که خیلی هم با هاش  مشکل دارم و روز به روز دارم بیشتر تلاش می کنم  تا بهتر بشم و به خاطر دخترم هم که شده و برای همراه شدن بیشتر و بهتر با اون باید خیلی سریعتر راه بیافتم .

دوست دارم یه زندگی شاد و خوب و کم اشتباه داشته باشیم . دوست ندارم بگم هر چه پیش امد خوش امد و یا تقدیر چنین بود .

همینطور هم می خوام دخترم از الان راه خودش وپیدا کنه .بدونه در اینده نقشه و تصمیمش برا زندگیش چیهه .

 اینجا امکانات  و ازادی خیلی زیاده .فقط تو باید راه درست و مناسب و انتخاب کنی و ثابت قدم باشی . 

گاهی دلم میسوزه برا دوره خودمون که تو اون دوران جنگ و پس از اون  نه بچگی درست و حسابی داشتیم و نه دوران نوجوونی و جوونی شادی و سپری کردیم . حالا که شرایط عوض شده  و لااقل امکانات زندگی در یه محیط مناسب تر برا بچه مون وجود داره هی باید حرص بخوریم که بابا قدر این نعمت ها رو بدون و بهره ببره . 


روز امتحان

نمی دونم جرا هر چی به روز امتحان زبان ایتالیایی نزدیکتر می شم هی دارم بیخیال تر هم می شم . هنوز خیلی پیشرفتی نکردم و تو حرف زدن خیلی مشکل دارم و خیلی بعید می دونم بتونم این سطح و با موفقیت پشت سر بزارم .اخه نه اینکه از وسط ترم رفتم سر کلاس به انداره یه نصف ترم از بقیه عقب ترم . باید تو این دو هفته باقیمونده تمام تلاشم و بکار بگیرم و نا امید نباشم . 

ماندن یا نماندن مسئله این است

همیشه معتقد بودم و هستم خیلی از کسایی که مهاجرت می کنن یه جورایی نه راه پس دارن و نه راه پیش . دوست ندارن برگردن چون می دونن شرایط اجتماعی و اقتصادی و اموزشی و کلا خیلی چیزای دیگه اونجوری نیست که در واقع می تونه باشه .وقتی طعم زندگی در اروپا و امریکا که شرایط زندگی در اونها بر اساس نظم و قانون و انضباط اجتماعی هستیش رو می چشی با  وجود تمام دلتنگی ها یی که برای خونه و خانواده و دوستانت داری و با وجود هزینه های سنگین زندگی در اینجا و صد البته به خاطر اینده فرزندانمون هم حاضر نیستیم برگردیم به شرایط قبل . 


برا من بعد از گذشت دو سه سال هنوز شرایط به حالت عادی در نیومده . افسردگی و دلتنگی و یاد و خاطره خانواده ام همیشه با منه و هر وقت به این فکر می کنم که فقط سالی یکبار ممکنه برادر و خواهرو مادرم و ببینم دلتنگی تمام وجودمو در برمی گیره .در این موقع ها هی باید خودم به خودم امید بدم .هر چند تجربه شرایط بسیار سخت اقتصادی که در اینجا و در طول یکی دو سال گذشته تاثیر خیلی بدی بر زندگی ما گذاشته ولی الان مقداری این شرایط تعدیل شده و امیدواریم با پیدا کردن کار مناسب در اینجا و یا هر جای دیگه دنیا که بشه وضعیتمون به ثبات و پایداری لازم برسه و از استرس ها و نگرانی هامون هم کاسته بشه . خیلی دوست داشتم دوستان خوبی اینجا می داشتم تا در چنین مواقعی باهاشون حرف می زدم و درد دل می کردم ولی متاسفانه هنوز در اینجا چنین افرادی و پیدا نکردم .