یه کاری کردم در حد معجزه

یعنی امشب اگه از شادی و شعف سکته نکنم خیلی ها 

راستش حدود بیش از یک ماهی بود که به دلایلی(نودو نه درصد روحی ، بقیه اش هم جسمی ) دچار یه ریزش موی واقعا وحشتناکی شدم به طوری که جرات نمی کردم برم حموم به محض خروج اب از دوش و ریختنش روی سرم این موها همینجور شسته می شدن و می رفتن .

اینقدر مقدارشون زیاد بود که می گفتم واقعا وسط سرم دیگه کچل شده و تازه هر روز هم که سرم و شونه می زدم باور کنین یه خروار دیگه از موهای سرم با شونه کنده می شد .حالا من تنها شانسی که اوردم موهام مجعد و پف دارن .خلاصه اوضاع یه جوری شده که موهام شدن عینهو دم موش .

 

دیگه از مصرف انواع قرص و شامپوهای گرون قیمت که اصلا نگو . واقعا خودم که هیچی اقای همسر و دخملم که مشاور اینجانب هم شده تازگی ها وحشت کرده بودن .

لذا طبق معمول تحقیقات خودم رو شروع کردم و دیدم که توصیه شد مخلوط روغن زیتون extra virgin  و زرده تخم مرغ رو به مدت نیم ساعت روی موها بزارین و بعد هم ابکشی کنین .البته منم که همیشه جزو انسانهای تنبل روزگار هستم  هی تنبیلی کردم و گفتم نه بابا کی حالشو داره حالا بوی گند تخم مرغ و کی تحمل کنه ولش کن یه شب دیگه و خلاصه همینجوری .....

.امشب دیگه دل وزدم به دریا .اقای همسر برای یه مهمانی ژیگول با اساتیدش دعوت داشتن شام بیرون .منم موقعیت و مناسب دیدم و معجون و ساختم و بر سر نهادم .نشون به این نشون که رفتم ظرفای شام و شستم و مقداری هم نون مخصوص صبحانه در فر پزوندم و ( البته موادش و از همون عصری که اومده بودم مخلوط نموده بودم تا خمیر به عبارتی ور بیاد) یه ساعتی گذشت و من همچنان کلاه به سر در آشپزخونه می لولیدم .که یادم اومد ای دل غافل تخم مرغ رو سرم دیگه داره جوجه میشه و بدوم که برم بشورمش . 

حالا تو بگو با این معجون تو حموم اگه یه تاره مو از سرم جدا شد نه به خدا .یعنی خودم از خوشحالی تو حموم نزدیک بود با همون وضعیت  بپرم بیرون . حالا هم تصمیم کبری رو گرفتم و می خوام یه چند باری پشت هم عملیات تخم مرغ بر سر نهادن و تکرار کنم .